کندل دوجی انواع متعددی دارد، اما نکته مهم این است که معاملهگران چگونه آنها را تفسیر میکنند؛ که بستگی زیادی به شکل ظاهری کندل و موقعیت آن در نمودار دارد. الگوهای کندلی از سادهترین و در عین حال مهمترین ابزارهای تحلیل رفتار قیمت هستند که یادگیری آنها برای هر معاملهگری ضروری است. برای هر نوع روش معاملاتی با هر رویکرد فنی متفاوت، یادگیری کندلها و به طور خاص انواع مختلف کندلهای دوجی ضروری است. کندلهای دوجی میتوانند با افزایش دقت در زمان ورود یا خروج از معامله، به حفظ معاملات سود ده یا حتی جلوگیری از ورود به معاملات پرریسک کمک کنند. این کندلها همانند چراغهای راهنما در بازارهای مالی عمل کرده و معاملهگران را در مسیر تصمیمگیریهای آگاهانه و هوشمندانه هدایت میکنند.
الگوهای دوجی چه هستند؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، کندلهای دوجی در اشکال گوناگونی ظاهر میشوند و بسته به نحوه تفسیر آنها، میتوان آنها را به دستههای مختلفی تقسیم کرد. الگوهای دوجی نشاندهنده عدم قطعیت در بازارها هستند و این بدان معناست که هیچ یک از طرفین - نه خریداران و نه فروشندگان - نتوانستهاند بر یکدیگر غلبه کنند. دوجی نوعی الگوی کندلی است که در آن قیمت آغاز و پایان معامله تقریباً یکسان است، و همین موضوع منجر به شکل گیری کندلی با بدنهای کوچک میشود. البته که این کندل ممکن است دارای سایه بالایی بلند و سایه پایینی کوتاه باشد یا بالعکس، بنابراین طول سایهها میتواند در هر دوجی متفاوت باشد. الگوهای دوجی علاوه بر بازتاب وضعیت قیمت، نمایانگر وضعیت روانی معاملهگران نیز هستند. آنها لحظاتی را نشان میدهند که بازار در مورد جهت آینده قیمت مطمئن نیست. همچنین، لازم به ذکر است که محل قرار گرفتن یک دوجی در نمودار بسیار مهم است. یک دوجی در انتهای یک حرکت صعودی معنای متفاوتی نسبت به یک دوجی در انتهای یک حرکت نزولی دارد. ما در طول این مقاله این مباحث را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
انواع مختلف کندلهای دوجی
کندلهای دوجی معمولاً بر اساس شکل ظاهری و موقعیت قرارگیری در نمودار، به پنج نوع اصلی تقسیم میشوند:
1. دوجی استاندارد:
این رایجترین نوع دوجی است که بدنهای بسیار کوچک در مرکز کندل دارد و سایه های (شدوهای) آن تقریباً به یک اندازه هستند. این الگو نمادی از تعادل میان خریداران و فروشندگان است و بهطور کلی نشاندهنده تردید یا بیتصمیمی در بازار میباشد. بازار در چنین وضعیتی بهدنبال یافتن جهت بعدی حرکت است.
2. دوجی بلند:
این نوع کندل دارای سایههای (شدوهای) بلند در بالا و پایین بدنه است که حرکت قابل توجه قیمت را نشان میدهد. اما قیمت پایانی نزدیک به قیمت باز شدن بسته میشود و این به معنای نوسانات بالا و عدم قطعیت در بازار است.
با این حال، قیمت پایانی نزدیک به قیمت آغازین بسته میشود. این الگو بیانگر تردید عمیق در بازار و فشارهای متقابل خریداران و فروشندگان است که در نهایت هیچکدام موفق به تعیین جهت غالب نمیشوند. دوجی بلند نشانهای از بیثباتی و بلاتکلیفی در روند بازار است.
3. دوجی سنجاقکی:
این نوع دوجی دارای سایه پایینی بلند و سایه بالایی کوتاه یا تقریباً صفر است، به این صورت که قیمتهای باز، بسته و HIGH کندل تقریباً یکسان هستند. این نوع کندل دوجی اگر در پایان روند نزولی دیده شود، میتواند سیگنالی برای بازگشت بازار باشد و نمایانگر امکان پایان روند نزولی و زمان شروع روند صعودی باشد.
4. دوجی سنگ قبر:
درست مانند الگوی کندلی سنجاقک اما برعکس، این نوع دارای سایه بالایی بلند با سایه پایینی کم یا تقریبا صفر است؛ به این معنی که قیمتهای باز، بسته و پایینترین تقریباً برابر هستند. این نوع کندل دوجی اگر در پایان روند صعودی دیده شود، میتواند سیگنالی برای بازگشت بازار باشد و نشان میدهد که امکان پایان روند صعودی و زمان شروع روند نزولی باشد.
5. دوجی چهار قیمتی:
این نادرترین الگو در بین انواع مختلف کندلهای دوجی است. در این مدل، قیمتهای باز، بسته، بالا و پایین همگی یکسان هستند که باعث میشود دوجی مانند یک خط صاف به نظر برسد. این الگو نشاندهنده یک بازار کاملاً صاف و بدون نوسان است و اکثرا در بازارهای با نقدینگی کم دیده میشود. از آنجا که این الگو اطلاعات خاصی از جهت بازار ارائه نمیدهد، معاملهگران معمولاً آن را نادیده میگیرند، مگر اینکه بلافاصله پس از آن، یک حرکت قوی و مشخص در قیمت رخ دهد.
نحوه معامله با الگوهای کندلی دوجی
الگوهای دوجی اطلاعات ارزشمندی درباره وضعیت تعادل یا عدم تعادل میان خریداران و فروشندگان ارائه میدهند. بسته به موقعیت در نمودار، این الگوی کندلی میتواند سیگنالهایی در رابطه با سه وضعیت مختلف بازار صادر کند:
· آنها میتوانند نشانهای از بازگشت احتمالی روند باشند، زمانی که پس از یک روند صعودی یا نزولی ظاهر میشوند. در چنین شرایطی، الگوی کندلی دوجی نشاندهنده ضعف نیروی غالب (مثلاً خریداران در یک روند صعودی یا فروشندگان در یک روند نزولی) و تلاش طرف مقابل برای در دست گرفتن کنترل بازار است. این میتواند هشداری اولیه برای پایان روند فعلی و آغاز یک روند معکوس باشد.
· الگوهای کندلی دوجی همچنین میتوانند به عنوان کندل تأییدیه در سطوح حمایت یا مقاومت شناخته شوند؛ تشکیل یک کندل دوجی در نزدیکی یک سطح حمایت یا مقاومت قوی میتواند به اعتبار آن سطح بیفزاید و به معاملهگران نشان دهد که بازار به این سطوح احترام میگذارد و از آنها عبور نخواهد کرد.
· علاوه بر این، دوجی میتواند نشانهای از کاهش قدرت روند باشد. در این حالت، ممکن است دوجی نه در نزدیکی سطوح کلیدی باشد و نه بلافاصله منجر به بازگشت روند شود، اما میتواند بیانگر تردید میان معاملهگران و تمایل بازار به تعادل موقت باشد.
توجه داشته باشید که یک کندل دوجی به خودی خود نمیتواند به عنوان سیگنال قطعی برای ورود به معامله در نظر گرفته شود و شما همیشه بایستی برای تصمیمات معاملاتی دقیق تر خود به سایر ابزارها و تکنیکهای فنی در کنار کندل دوجی تکیه کنید.
مهمترین نکته برای استفاده از کندل دوجی، شناسایی روند فعلی بازار است؛ همانطور که قبلاً ذکر شد، مشاهده یک دوجی در پایان یک روند صعودی ممکن است نشانهای از بازگشت روند و شروع یک حرکت نزولی باشد؛ و بالعکس، شکلگیری دوجی در انتهای یک روند نزولی میتواند سیگنالی برای آغاز روند صعودی جدید باشد، بنابراین بسیار مهم است که بتوانید روندها را به درستی شناسایی و تشخیص دهید که آیا پایان یک روند است یا اینکه بازار در حال حاضر در میانه یک روند قرار دارد.
مرحله بعدی، انتظار برای تأیید با کندل بعدی است؛ از آنجا که کندل دوجی نشان دهنده تردید بین خریداران و فروشندگان است؛ بنابراین، معاملهگران باید منتظر کندل بعدی باشند تا ببینند کدام طرف برنده شده و اکنون سعی در تسلط بر بازار دارد. این موضوع به دانستن تمام الگوهای کندلی بستگی دارد. برای مثال، اگر پس از یک دوجی سنجاقک، یک کندل صعودی قوی (مانند ماروبوزو) ظاهر شود، این میتواند تأییدی بر شروع یک روند صعودی باشد. اما برای اطمینان بیشتر، توصیه میشود که این الگوها را در یک منطقه حمایت یا مقاومت مشاهده کنید؛ و سپس بر اساس آن معاملات خود را انجام دهید.
ابزار دیگری که میتواند دقت تصمیمات معاملاتی شما را افزایش دهد، استفاده از شاخصهای تکنیکال در کنار الگوهای دوجی به عنوان مکمل است. اما بهترین شاخصها برای استفاده در کنار الگوهای دوجی عبارتند از:
1. میانگینهای متحرک : یک دوجی نزدیک به یک میانگین متحرک اصلی میتواند نشانهای از بازگشت روند باشد.
2. شاخص قدرت نسبی - RSI : اگر این شاخص در منطقه اشباع خرید (بالای 70) یا اشباع فروش (زیر 30) قرار داشته باشد، این میتواند نشانهای از آمادگی بازار برای بازگشت باشد. در چنین شرایطی، مشاهده یک کندل دوجی در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت میتواند تأیید مضاعفی بر احتمال تغییر جهت بازار باشد و به یک سیگنال قدرتمند معاملاتی تبدیل شود.
3. حجم معاملات : همچنین توجه به حجم معاملات هنگام تشکیل دوجی اهمیت دارد. اگر دوجی با حجم بالا همراه باشد، میتواند بیانگر حضور فعال بازیگران اصلی بازار و افزایش احتمال تغییر روند باشد. دوجیهایی با حجم بالا، بهویژه در انتهای روندها یا نزدیکی سطوح کلیدی، اهمیت بیشتری نسبت به دوجیهای عادی در میانه روند دارند.
ترکیب این شاخصها با دوجیها، استراتژی معاملاتی شما را قویتر و تصمیمگیریهایتان را مطمئنتر خواهد کرد.