کندل شناسی در فارکس

 

کندل شناسی در فارکس مبحث بسیار پر اهمیتی است که هر معامله‌گر در هر سطحی به آن نیاز دارد، به نوعی میتوان کندل را همانند یک انسان و معامله گران را پزشک در نظر گرفت که برای تحلیل کندل باید آن را کالبد شکافی کنند. کندل‌ها مثل بدن انسان حالتها و اندازه های متفاوتی دارند و معامله‌گران که پزشکان این اندام می باشند با بررسی کندل‌ها مانند اندازه و حالتهای آنها؛ که اسامی مختلفی به آنها داده می‌شود مثل کندل دوجی و یا سایر الگوهای کندل استیک، تصمیم بر اجرای معامله خود می‌گیرند. قبل از ورود به نقش کندل شناسی در فارکس، ابتدا تاریخچه مختصری در مورد  چگونگی پیدایش آنها ارائه می دهیم. این نوع نمودارها توسط یک تاجر برنج ژاپنی در قرن 18 میلادی بوجود آمد: جناب آقای مونهیسا هوما (و یا سوکیو هوما نیز شناخته می شود). او برای مشاهده تغییرات قیمت برنج الگوهایی را برای حدس زدن قیمت‌ها در آینده ایجاد کرد که بر رابطه بین قیمت بسته شدن و قیمت باز شدن تأکید دارد و باعث میشد نحوه تفکر معامله‌گران در آن پیدا شود و این روش‌ها تقریبا تا سالهای پایانی قرن بیستم عمدتاً در ژاپن استفاده میشد.  

 

کندل و کندل شناسی در فارکس چیست ؟

 

برای دنبال کردن نوسانات قیمت در بازارهای مالی نمودارهای کندلی روشی بسیار محبوب و کارآمد است و آموزش کندل شناسی و یادگیری آنها یکی از مهمترین عناوین جهت انجام معامله در بازارهای مالی می‌باشد. کندل شناسی در فارکس را علم خواندن قیمت بازار در یک زمان (لحظه) می نامند که بوسیله آنها روند صعودی و نزولی قیمت‌ها در یک دورۀ زمانیِ خاص نمایش داده می‌شود و تصمیمات معاملاتی معامله گران بوسیله آنها صورت میگیرد، تفسیر و تحلیل کندل صعودی و یا  نزولی می‌تواند به معامله گران در انتخاب استراتژی مناسب برای رسیدن به سود کمک کند. در آموزش کندل شناسی هر کندل متشکل از سه بخش اصلی است: بدنه، سایه و رنگ. بدنه نشان‌گر فاصله بین قیمت باز و بسته شدن و سایه نشان‌دهنده بالاترین و پایین ترین قیمت در طی یک بازه زمانی خاص (تایم فریم) معاملاتی اعم از روزانه، ساعتی و یا دقیقه ای است: و در پایان، رنگ نشانگر جهت بازار در آن بازه زمانی خاص است که معمولا بدنه سبز برای نمایش افزایش قیمت و بدنه قرمز نشان‌دهنده کم شدن قیمت است.




 

انواع کندل‌ها در فارکس چیست؟

کندل ها دارای اشکال مختلفی هستند که هر کدام اطلاعات خاصی را در خود دارند و یادگیری این اشکال و آموزش کندل شناسی و تحلیل کندل برای یک تریدر بسیار ضروری است. در کنار ساده بودن و قابلیت شناسایی آسان، الگوهای کندل استیک ارزش پیش‌بینی بالایی دارند و توانایی ایجاد نتایج مثبتی دارند ولی این بدان معنا نیست که 100% در تمامی معاملات اطلاعات دقیق و صحیح ارائه می کنند چون ضرر کردن بخشی از بازار فارکس است و تمامی معامله گران با آن همه روزه درگیر هستند. این کندلها به معامله گران کمک می‌کنند تا بهترین نقاط ورود و خروج به معامله را شناسایی کنند. بطور کلی کندل‌ها در فارکس را میتوان به سه بخش کلی تقسیم کرد: 

 

  •  کندل‌های ادامه‌دهنده (Continuation Candlesticks) 

  • کندل‌های برگشتی (Reversal Candlesticks)

  • کندل‌های بی‌تصمیمی (Indecision Candlesticks)

 

مفهوم الگوهای کندل استیک ادامه دهنده بدین معناست که روند حرکتی فعلی دارای قدرت کافیست تا به کار خود ادامه دهد و برگشتی صورت  نخواهد گرفت، به عبارتی دیگر میتوان گفت تاریخ تکرار می‌شود یعنی در روند صعودی اگر یک الگوی کندلی ادامه‌دهنده مثل 3سرباز صعودی که 3 کندل پرقدرت صعودی به صورت متوالی پدیدار می‌شود بیانگر این امر خواهد بود که روند قدرت و شدت لازم برای ادامه مسیر صعود را دارد. الگوهای ادامه دهنده به طور کلی به چند دسته و براساس تعداد کندل ها در هر الگو، تقسیم می‌شوند و هر یک معنا و مفهوم خاص خود را دارا هستند که پیغام خاصی را به معامله گران می‌دهند. 

 

  • ماروبوزو Marubozu

  • سه سرباز سفید Three advancing white soldiers

  •  سه المان افزایشی Rising Three Methods

  • سه المان کاهشی Falling Three Methods

 

در سوی مخالف، الگوهای کندل استیک برگشتی آن گروه از الگوهای نموداری هستند که نشانگر امکان تغییر در وضعیت روند فعلی نمودار می باشند: بطور مثال اگر در طول روند صعودی الگوی برگشتی شکل گیرد، اشاره به این نکته دارد که احتمال تغییر روند و نزول قیمت به زودی وجود دارد و یا در حالت مخالف، اگر در روند نزولی الگوی کندل استیک برگشتی اتفاق افتد احتمال صعود قیمت به زودی وجود دارد.  اصلی‌ترین و مهم‌ترین این نوع الگو عبارتند از: 

 

  • چکش (Hammer)

  • چکش معکوس (Inverse Hammer) 

  •  پوشاننده صعودی (Bullish Engulfing) 

  •  ستاره صبحگاهی (Morning Star) 

  •  مرد به دار آویخته (Hanging Man) 

  •  ستاره دنباله‌دار (Shooting Star)

 

بهترین تایم‌فریم برای کندل‌شناسی در فارکس کدام است؟

 

برای پاسخ به این سوال ابتدا بایستی تایم فریم (بازه زمانی) را تعریف کنیم و بر اساس استراتژی معاملاتی و بازار معاملاتی  آن را انتخاب کنیم. تایم فریم یا دوره زمانی مدت زمان لازم برای شکل‌گیری هر کندل در نمودار است؛ به عنوان مثال تایم فریم یک ساعته نمایشگر تغییرات قیمت یک کندل در طول این مدت زمان خواهد بود. همچنین اطلاعاتی در مورد روند بازار و سطوح حمایت و مقاومت در بازه زمانی یک ساعته نمایش خواهند داد. در دنیای بازار فارکس سه دسته‌ بندی کلی برای تایم فریم‌ها می‌توان در نظر گرفت: کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت. تایم فریم‌های کوچک برای افرادی که در معاملات خود ریسک بالاتری را قبول و بیشتر به دنبال نوسان‌گیری هستند استفاده می شود و بر خلاف آن دوره های زمانی میان‌مدت و بلندمدت است که فرصت تصمیم‌گیری بیشتری به معامله‌گر داده می شود و ریسک پایین‌تری را نیز دارد. پس بر اساس استراتژی معاملاتی و همچنین روحیات معامله گری، هر کدام می‌تواند مرز بین موفقیت و شکست را تعیین کند.

 

چه الگوهای کندلی برای برگشت روند مناسب هستند؟

 

همانطور که در بالا از الگوهای کندلی نام برده شد نحوه قرار گرفتن کندل‌ها در کنار هم الگوهایی را شکل می‌دهد که معمولا پیش‌بینی آینده قیمت را در بر دارند. اگر این الگوهای کندلی تکرار شونده باشند، باعث میشوند رفتار نمودار قابل پیش بینی شوند. الگوی چکش یکی از رایج‌ترین الگوهای بازگرداننده روند قیمت است که به صورت تک کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر می‌شود و تغییر احتمالی در روند موجود را به ما نشان می‌دهد. نمونه دیگر الگوی برگشتی  با دیده شدن کندل دوجی در نمودار است که می‌تواند یک نشانه اخطار باشد که روند به سر حد خود رسیده یا نزدیک به اتمام قرار دارد چون در این کندل دوجی نوعی بی‌تصمیمی بین خریداران و فروشند‌گان را نشان میدهد و بیانگر سردرگمی آنها است. کندل دوجی دارای مدلهای گوناگونی مانند دوجی پایه بلند، دوجی سنگ قبر، دوجی سنجاقک و غیره دارد. از دیگر نمونه های الگوهای بازگشتی میتوان از الگوی ستاره عصرگاهی نام برد که به عنوان یک الگوی پرکاربرد در تشخیص بازگشت و چرخش روند در انتهای یک روند صعودی در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. 



آیا کندل‌شناسی به‌تنهایی برای معامله کافی است؟

کندل‌ها  در مورد نحوه حرکت قیمت اطلاعات ارائه میدهند و به تنهایی برای انجام معاملات کافی نیستند چون رویدادهای بنیادی یا اخبار ناگهانی می‌توانند باعث بی‌اعتبار شدن تحلیل‌های صرفاً مبتنی بر کندل شوند، پس باید از تحلیل کندلی به‌عنوان یک ابزار قدرتمند در کنار سایر روش‌های تحلیلی استفاده شود. برای افزایش دقت و موفقیت در معاملات،  معامله گران می بایستی کندل‌شناسی را با ابزارهایی مانند تحلیل تکنیکال کلاسیک (شامل حمایت، مقاومت، خطوط روند)، پرایس اکشن ساختاری، تحلیل حجم و سایر اندیکاتورها ترکیب کرد. علاوه بر این، روانشناسی ترید و کنترل فردی،  مدیریت سرمایه نقش بسیار مهمی در نتایج معاملات ایفا می‌کنند. 

 

نتیجه

کندل شناسی در فارکس یک ابزار قدرتمند در تحلیل تکنیکال است و با کمک به معامله‌گران در زمینه ارائه اطلاعات قیمت در یک بازه زمانی مشخص، باعث می‌شوند آنان الگوهای رفتاری بازار را بهتر درک کنند. همچنین باید به این نکته توجه داشت اگر این الگوها در نزدیکی محدوده حمایت و مقاومت در بازه‌های زمانی مانند چهار ساعته، روزانه یا هفتگی باشند، اعتبار الگوی کندلی نیز به مراتب بیشتر خواهد بود. برای جمع‌بندی این موضوع می‌توان گفت که هر کندل تصویری واضح از نبرد میان خریداران و فروشندگان ارائه می‌دهد و به‌تنهایی نمی‌تواند مبنای قابل اعتمادی برای تصمیم‌گیری معاملاتی باشد و برای استفاده صحیح از آن، می بایست در کنار سایر اجزای تحلیل تکنیکال مانند روند بازار، سطوح حمایت و مقاومت، حجم معاملات و دیگر تاییدیه‌ها به‌کار گرفت تا تصمیم‌گیری‌ها بر پایه‌ای منطقی، جامع و مستحکم‌تر انجام شود و احتمال موفقیت در معاملات افزایش یابد.

نمایش احساسات و تصمیمات معامله گران در قالب کندل

آیا این برای شما مفید بود؟

0+