نقاط پیوت در فارکس، ابزاری است که توسط معامله‌گران حرفه ای در بازار فارکس برای تعیین نقاط عطف بالقوه، مورد استفاده واقع می‌شود. در فارکس و سایر بازارها، معامله‌گران به صورت روزانه از نقاط پیوت برای تعیین سطوح احتمالی حمایت و مقاومت و در نتیجه نقاط عطف احتمالی از صعودی به نزولی یا برعکس برای بهبود عملکرد معاملاتی خود استفاده می‌کنند. همچنین این ابزار در صورت ترکیب با سایر متدها و روش های تحلیل تکنیکال کمک شایانی به آنها در تحلیل دقیق تر وضعیت فعلی و پیش بینی مسیر آینده قیمت خواهد داشت تا تصمیم های بهتری در مسیر معامله گری خود اتخاذ نمایند. یکی از مزایای نقاط پیوت این است که می‌تواند برای محاسبه سطوح حمایت و مقاومت چندگانه استفاده شود. همچنین این نقاط را می‌توان از روش‌های مختلفی شامل کلاسیک، فیبوناچی، کاماریلا، وودی و دمارک محاسبه کرد که بسته به استراتژی‌های معاملاتی مختلف هر یک از آنها می تواند کاربرد داشته باشد. در ادامه مقاله به شرح کامل‌تر این موضوع خواهیم پرداخت.
درک نقاط پیوت فارکس
-
برخلاف اکثر شاخص‌های تکنیکال، نقاط پیوت برای پیش‌بینی دقیق نقاط عطف بازار در نظر گرفته شده‌اند. در نظریه کلاسیک آنها با استفاده از ریاضیات ساده و قیمتهای سقف (High)، کف (Low) و بسته شدن کندل قبل محاسبه می‌شوند. در بازار فارکس، نقاط محوری با استفاده از کل دوره معاملاتی 24 ساعته محاسبه می‌شوند و قیمت در پایان سشن ایالات متحده به عنوان قیمت بسته شدن کندل در نظر گرفته می‌شود.
-
ساده ترین و پایه ای ترین نوع متد مشخص کردن نقطه پیوت، مدل کلاسیک یا استاندارد می باشد که به آن پیوت پوینت کف (Floor Pivots) نیز می گویند.
-
مدل کلاسیک نقاط پیوت به این صورت است که، به عنوان یکی از قوی‌ترین ابزار تشخیص سطوح حمایت و مقاومت را تولید و مشخص می‌نماید. موقعیت قیمت نسبت به نقطه پیوت اصلی برای قضاوت در مورد اینکه آیا یک سشن معاملاتی مشخص عموماً دارای روند صعودی یا نزولی است، استفاده می‌شود.
-
نقاط پیوت ، پایه و اساس بسیاری از تحلیل‌های تکنیکال مورد استفاده توسط معامله‌گران روزانه را تشکیل می‌دهند، اگرچه عملکرد آنها در مواجهه با بازار شبیه به یک پیشگویی به نظر می‌رسد، اما فراموش نکنید که هیچ قطعیتی در بازار وجود ندارد. نقاط پیوت بلندمدت‌تر را می‌توان با استفاده از کندل‌های هفتگی یا ماهانه نیز محاسبه کرد.
معامله با نقاط پیوت
-
مهم نیست که نقاط پیوت در پیش‌بینی نقاط عطف چقدر دقیق باشند، معامله‌گران هنوز به یک سیستم مناسب برای برد مداوم با آنها نیاز دارند. مانند همه سیستم‌های معاملاتی، این سیستم نیز به یک نقطه ورود، یک حد ضرر (SL) و یک حد سود (TP) نیاز دارد.
-
برخی از معامله‌گران، روزانه با تلاش برای تعیین اینکه اکثر معامله‌گران دیگر ممکن است همین کار را انجام دهند. از نقاط پیوت برای تعیین نقاط ورود ، حد سود و ضرر استفاده می‌کنند.
-
ماشین‌حساب‌های نقاط پیوت فارکس به صورت رایگان در برخی پلتفرم ها و بسیاری از وب‌سایت‌های شخص ثالث در اینترنت در دسترس هستند.
برخی از قوی‌ترین استراتژی های معاملاتی از نقاط پیوت در کنار سایر ابزار تحلیل تکنیکال مانند خطوط روند، سطوح فیبوناچی، میانگین‌های متحرک، سقف‌ها و کف‌های قبلی و غیره استفاده می‌کنند.
نقاط پیوت در فارکس به معامله‌گران کمک می‌کنند تا سطوح کلیدی حمایت و مقاومت را شناسایی کنند، که می‌تواند برای ورود و خروج از معاملات بسیار مفید باشد. این نقاط معمولاً با استفاده از قیمتهای دوره قبلی محاسبه می‌شوند و برای بازارهای با نقدینگی بالا مانند فارکس مناسب هستند. اگر قیمت بالاتر از نقطه پیوت باشد، بازار ممکن است صعودی و اگر پایین‌تر باشد، نزولی تلقی شود. برای استفاده بهتر، پیشنهاد می‌شود آنها را با ابزارهای دیگر مانند RSI ترکیب کنید.
فرمول پایه نقاط پیوت
فرمول محاسبه نقطه پیوت اولیه (با استفاده از قیمتهای کندل قبل):
P = نقطه پیوت در فارکس (Pivot Point)
H = قیمت سقف (High Price)
L = قیمت کف (Low Price)
C = قیمت بسته شدن کندل (Close Price)
R = مقاومت (Resistance)
S = حمایت (Support)
برای محاسبه نقطه پیوت قیمتهای سقف ، کف و بسته شدن بازار در روز گذشته را با هم جمع کرده و بر 3 تقسیم می٬کنیم.
P= (C + H + L) / 3
برای محاسبه نقطه حمایت ، قیمت سقف را از 2 برابر نقطه پیوت کسر می کنیم
S1 = 2PP - H
برای محاسبه نقطه مقاومت ، قیمت کف را از 2 برابر نقطه پیوت کسر می کنیم.
R1 = 2PP - L
مثال
فرض کنید قیمتهای کندل روزانه قبلی EUR/USD به این صورت باشد: HIGH (سقف قیمت) 1.12000، LOW (کف قیمت) 1.11000، بسته شدن در قیمت 1.11500. (فرمول‌ها به صورت کامل در جدول پایین درج شده است.)
نقطه پیوت PP= ( 1.11500 + 1.11000 + 1.12000) / 3 = 1.11500
مقاومت اول R1 =(2*1.11500) - 1.11000 = 1.12000
حمایت اول S1 =(2*1.11500) - 1.12000 = 1.11000
این سطوح می‌توانند برای انجام معاملات، کمک شایانی به معامله‌گرها در انتخاب نقاط بهینه ورود و خروج نماید.
علاوه بر روش کلاسیک، انواع دیگر مانند فیبوناچی، وودی، کاماریلا، و دمارک نیز وجود دارند که هر کدام فرمول‌های متفاوتی دارند. برای مثال، جدول زیر انواع و فرمول‌های محاسبه را نشان می‌دهد:
|
نوع |
فرمول |
سطوح محاسبه‌شده |
|
کلاسیک |
PP = (H + L + C)/3 R1 = 2PP - L R2 = PP + (H - L) R3 = H + 2(PP – L) S1 = 2PP - H S2 = PP - (H - L) S3 = L - 2(H - PP) |
R1, R2, R3, S1, S2, S3 |
|
فیبوناچی |
PP = (H + L + C)/3 R1 = PP + (R0.382) R2 = PP + (R0.618) R3 = PP + (R1.00) R4 = PP + (R1.618) S1 = PP - (R0.382) S2 = PP - (R0.618) S3 = PP - (R1.00) S4 = PP - (R1.618) R = H - L |
R1, R2, R3, R4, S1, S2, S3, S4 |
|
کاماریلا |
R1 = (H - L)*1.1/12 + C R2 = (H - L)*1.1/6 + C R3 = (H - L)*1.1/4 + C R4 = (H - L)*1.1/2 + C S1 = C - (H - L)*1.1/12 S2 = C - (H - L)*1.1/6 S3 = C - (H - L)*1.1/4 S4 = C - (H - L)*1.1/2 |
R1, R2, R3, R4, S1, S2, S3, S4 |
|
وودی |
PP = (H + L + 2*C)/4 R1 = PP + (PP - L) R2 = PP + (H - L) S1 = PP - (H - PP) S2 = PP - (H - L) |
R1, R2, S1, S2 |
|
دمارک |
اگر C < Open: PP = H + 2L + C اگر C > Open: PP = 2H + L + C اگر C = Open: PP = H + L + 2*C S1 = PP/2 - L, R1 = PP/2 + H |
R1, S1 |
پیوت پوینت فیبوناچی: یکی از استراتژی های معاملاتی، استراتژی پیوت پوینت ترکیب شده با درصدهای فیبوناچی است که سطوح احتمالی حمایت و مقاومت را مشخص می‌کند. فیبوناچی یکی از پرکاربردترین و شناخته‌شده ترین ابزارهای تکنیکال در بازارهای مالی هستند، به همین سبب معامله‌گران بیشماری از این ابزار در استراتژی‌ها و تحلیل‌های خود استفاده می‌کنند. بدلیل داشتن بازدهی بالا ، اگر معامله‌گر دانش کافی نسبت به طریقه استفاده مناسب و به‌جا از این ابزار را داشته باشد می‌تواند معاملاتی با ریسک کمتر و احتمال برد بالاتر را داشته باشد.
مدل وودی (Woodie’s): دقیقا به مانند مدل کلاسیک مشخص می شود. با این تفاوت که قیمت پایانی تاثیرگذاری بیشتری دارد و در این نوع از پیوت فقط دو سطح مقاومت و حمایت وجود دارد.
مدل کاماریلا (Camarilla): نیزمشابه مدل‌های کلاسیک و وودی بود با این تفاوت که در مجموع از 9 سطح قیمتی استفاده می‌کند.
مدل دمارک (Demark): توسط تام دمارک ابداع و ارائه شد، در این مدل از فرمول متفاوتی برای محاسبه سطح مقاومت و حمایت استفاده می شود و ارتباط متفاوتی بین نقطه باز و بسته شدن قیمتش وجود دارد.
