فیبوناچی در فارکس

فیبوناچی در فارکس
تکنیکال
04.12.2025
Mrs. Alami
1
Share

 

فیبوناچی در فارکس یکی از مهمترین و پرکاربردترین ابزارها در اندیکاتور های تحلیل تکنیکال است که برگرفته از یک الگوی ریاضی می‌باشد و توسط ریاضیدان ایتالیایی بنام لئوناردو فیبوناچی در قرن 13 میلادی کشف شد، و امروزه در دنیای مالی به ویژه در معاملات فارکس دارای کاربردهای شگفت‌انگیزی می‌باشد. فیبوناچی در فارکس به عنوان ابزاری برای پیدا کردن نقاط بالقوه برای بازگشت، سطوح مقاومت و حمایت، همچنین بهینه سازی استراتژی ورود و خروج در معامله استفاده می شود. نواحی اصلاحی فیبوناچی به معامله‌گر کمک می‌کند تا میزان احتمالی عقب‌نشینی یا پیشروی یک جفت ارز را در طول روندها ارزیابی کند. این نقاط کلیدی اغلب با سطوح طلایی فیبوناچی مشخص می‌شوند که مهم‌ترین آن‌ها سطح ۶۱.۸٪ است. البته شایان ذکر است تریدر ها نباید به نقاط فیبوناچی به عنوان نقاط پیش بینی و یا پیشگویی نگاه کنند بلکه می‌توان از آنها در کنار دیگر اندیکاتور ها استفاده کرد تا بهترین نتایج را برای استراتژی های شخصی بوجود آورد. در این مقاله قصد داریم که در مورد اصول اولیه استفاده از فیبوناچی در فارکس صحبت کنیم و با استفاده از قوانین معاملاتی شناخته شده، نکات مفیدی را برای معامله‌گران تازه‌کار و متخصص ارائه دهیم. 

 

ابزار فیبوناچی در فارکس چیست؟

ابزار فیبوناچی در فارکس به دو صورت سطوح اصلاحی و گسترشی (یا اکستنشن) فیبوناچی وجود دارد. این سطوح بیشتر در تحلیل تکنیکال برای یافتن سطوح مقاومت و حمایت و یا همان نقاط بازگشتی استفاده می شود که به سطوح فیبوناچی معروف هستند. این نقاط در فیبوناچی اصلاحی شامل سطوح 23.6% و 38.2% و 50% و 61.8% و 78.6% و نیز 100%هستند. این درصدها نشان‌دهنده سطوح بازگشت احتمالی از حرکت قبلی قیمت یک آیتم معاملاتی برای یافتن حمایت/مقاومت و از سرگیری روند حرکت است. به عنوان مثال در یک روند حرکت صعودی طلا از قیمت 3580 دلار به 3640 دلار، قیمت با دیدن  نقطه 3640 دلار، شروع به یک حرکت اصلاحی تا به قیمت 3610$ و یا همان سطح 50% از روند صعودی که داشته انجام دهد و در این نقطه دوباره حمایت دریافت کند و از این قیمت حرکت صعودی خود را ادامه دهد. سطوح اشاره شده بالا به نقاط فیبوناچی اصلاحی معروف هستند. در سوی دیگر، نقاط فیبوناچی گسترشی (اکستنشن) برای پیش‌بینی ادامه روند صعودی یا نزولی تا رسیدن به مقاومت یا حمایت استفاده می‌شوند و در سطوح 100%, 127.2% و 161.8% قرار دارند.

اغلب معامله‌گران بازارهای مالی نگرش مثبتی نسبت به ابزار فیبوناچی دارند و از آنجایی که تعداد معامله‌گران و حجم نقدینگی در بازار فارکس بالا است لذا کارایی و عکس‌العمل سطوح فیبوناچی در بازار فارکس ملموس می‌باشد. ادغام ابزار فیبوناچی با خطوط روند دقت تحلیل‌ها را به شکل چشمگیری افزایش می‌دهد و نرخ موفقیت در تحلیل مولتی تایم‌فریم را بهبود می‌بخشد. در نهایت، این ابزار از طریق پلتفرم‌های معاملاتی مانند متاتریدر و تریدینگ‌ویو به آسانی در دسترس همه معامله‌گران قرار دارد.

 

چگونه فیبوناچی را در نمودار فارکس رسم کنیم؟

رسم فیبوناچی در نمودار فارکس بسیار ساده می باشد، فقط کافیست روند حرکتی قیمت را تشخیص دهید و سپس بالاترین قیمت (سقف روند) و پایین ترین قیمت (کف روند) مشخص نمایید. حال در پلتفرم خود در قسمت نشانگرها، روی فیبوناچی کلیک کرده و سقف را به کف وصل کنید. به عنوان مثال در GBP-USD در قیمت 1.25000 را پایین ترین قیمت و 1.30000 را بالاترین قیمت در نظر بگیرید، در سطوح مهم 23.6٪ (حدود 1.2880)، 38.2٪ (1.2809)، 50٪ (1.2750)، 61.8٪ (1.2691) و 78.6٪ (1.2618)، پلتفرم به طور خودکار خطوط افقی را رسم می‌کند و این نقاط همگی نقاط حمایت به شمار می روند. در سناریو بر عکس هم این سطوح به کاربر نقاط مقاومت را نمایش میدهند. 

 

 

کدام سطوح فیبوناچی مهم‌تر هستند؟

برخی از سطوح فیبوناچی به دلیل تکرارپذیری و با اتکا بر رفتارهای گذشته بازار و کاربران، از اهمیت بیشتری برخوردارند. این سطوح عبارتند  50%، 61.8% و 78.6% که اغلب به عنوان «سطوح کلیدی فیبوناچی» شناخته می‌شوند. همچنین در برخی موارد، بهترین و قوی ترین سطح فیبوناچی اصلاحی که 61.8% است را سطح طلایی فیبوناچی می نامند؛ جایی که روندها اصلاحی جهت خود را تغییر می دهد. به عنوان مثال، اگر AUD/USD به 61.8٪ بازگردد و نشانه های بازگشت دیده شود، معمولاً به این معنی است که روند ادامه خواهد یافت. ولی اگر در مورد اصلاحات کوچک و سطحی صحبت کنیم سطح 38.2% بسیار مهم می شود چون نشانگر اینست که قبل از شروع مجدد روند، تضعیف زیادی وجود ندارد. بنابراین عملکرد هر کدام از این سطوح به بازار و نوع معامله گری بستگی دارد، در یک نمونه بک تست گیری برای معامله گران اسکالپ یک دقیقه ای در بیش از هفتاد درصد مواقع از سطح 61.8% در زمان بازار لندن نتیجه مثبت داده است. البته که برای گرفتن پاسخ دقیق‌تر می‌بایستی ابزار فیبوناچی اصلاحی و یا فیبوناچی گسترشی را در کنار سایر روش های تحلیلی و اندیکاتور ها استفاده نمود که بتوان در پیش بینی ها نتایج واقع گرایانه ای دریافت کرد. 

 

چگونه از فیبوناچی برای تعیین حد سود و حد ضرر استفاده کنیم؟

همانطور که مطرح شد، فیبوناچی ابزاری بسیار کارآمد برای تعیین دقیق سطوح حد سود (TP) و حد ضرر (SL) است. این قابلیت به معامله‌گران کمک می‌کند تا نسبت ریسک به ریوارد (RR) خود را بهبود بخشند و تصمیماتشان کمتر تحت تاثیر احساسات لحظه‌ای قرار گیرد. توصیه می‌شود نسبت سود به زیان (ریسک به ریوارد) را حداقل ۱:۲ در نظر بگیرید؛ به این معنی که سود مورد انتظار شما حداقل دو برابر میزان حد ضرر (stop loss) باشد. ضمنا همیشه به معامله گران توصیه میشود که حد ضرر خود را کمی با فاصله از سطوح اصلاحی مهم قرار دهند تا با شکست‌های جعلی (Fake Breakout) آسیبی نبینند. به عنوان نمونه اگر پس از بازگشت از سطح 50٪ در موقعیت خرید و یا فروش هستید، حد ضرر خود را کمی با فاصله از سطح 61.8٪ یا 78.6٪ قرار دهید تا از معامله خود در برابر پولبک‌های بزرگتر و یا نوسانات ناگهانی محافظت کنید و بتوانید ریسک خود را به حداقل برسانید.  

در سوی دیگر معامله گران از فیبوناچی گسترشی (extension) برای شناسایی نقاط خروج و تعیین اهداف قیمتی خود استفاده می‌کنند. به این ترتیب، سطوح 100%، 127.2٪ و 161.8٪ پس از یک حرکت اصلاحی، به عنوان اهداف بعدی قیمت در نظر گرفته می‌شوند. به عنوان مثال در جفت ارزهایی با الگوهای واضح در فارکس، مانند EUR/JPY اگر قیمت در اصلاح به سطح 61.8% برگردد و سپس دوباره بالا برود، اهداف روند محافظه‌کارانه اغلب در سطوحی مانند 138.2٪ خواهد بود.

 

بهترین تایم‌فریم برای استفاده از فیبوناچی کدام است؟

این ابزار به دلیل کاربردی بودن، امکان استفاده در هر بازه زمانی را فراهم می‌کند؛ ولی بهترین تایم فریم آن به سبک معاملاتی و وضعیت بازار در زمان استفاده از آن بستگی دارد. هر چه از این ابزار در تایم فریم‌های بالاتر مانند روزانه و یا 4 ساعته استفاده شود سطوح قوی تری به دست می‌آیند چون این بازه ها نویز را فیلتر می‌کنند و روندهای اصلی را نشان می‌دهند. مطالعات حاکی از آن است که تحلیل فراکتال (Multi-Timeframe Analysis) می‌تواند شانس موفقیت در معاملات را به میزان 40٪ افزایش دهد. به عنوان مثال، با بررسی روند کلی در نمودار روزانه و سپس ورود به معامله در نمودار یک ساعته (H1)،  و یا برای اسکلپر ها که در بازه زمانی کوتاه معامله می‌کنند استفاده از بازه زمانی یک ساعته و سی دقیقه برای یافتن سطوح مهم و سپس معامله در بازه زمانی کوتاه مد نظر معامله‌گر؛ می‌تواند دقت تصمیم‌گیری را به شکل قابل توجهی بهبود بخشد.